پارسا؟پرسه؟ هامان؟مامان؟ مدرسان تهران؟! (مطلب انگیزشی)

پارسه؟ مدرسان شریف؟ ماهان؟ نصیر؟ سنجش؟ معیارهای انتخاب، موازین تحلیل و پیشنهاد
اکتبر 3, 2015
مدیریت زمان
می 28, 2019

خواستم در مورد موسسات کنکور و کلاس و آزمون بنویسم ( وای که چقدر این بحث اعصاب خرد کنه!)  نظر یکی از بازدیدکننده های پست قبلی روکه خوندم ، گفتم بذارم واسه پست بعد! آخه دیدم مسئله مهم تری هم هست . به نظر شما ماهان بهتره یا پارسه ؟ مدرسان شریف بهتره یا مدرسان شمال؟!! استاد عنبرزاده بهتره یا استاد دلبرزاده؟!! افشین قطبی بهتره یا امیر قلعه نویی؟!! شما چی فکر می کنید ؟ من که میگم ….

من که میگم :

مهم، شمایید ! مهم، اراده و همت شماست! مهم، تلاش هر چه بیشتره!

همت بلند دار که مردان روزگار        از همت بلند به جایی رسیده اند

مهم، اینه که بدونی؛ موفقیت یعنی: آغاز کار بیشتر!

کلاسها و … به خودی خود ، هیچی نیستند . اینها با وجود شما معنی پیدا می کنند . مهم اینه که شما از کلاس یا آزمون به خوبی استفاده کنین . میخواد هر جا باشه .  من خودم بعد کنکور ارشد، وقتی دفترچه های کنکورهای آزمایشیمو میدیدم ، فقط اقسوس میخوردم که کلی از تست های کنکور داخلشون بود و من یه بار هم توجهی بهشون نکرده بودم!

اگه آزمون همه موسسات عالم رو هم شرکت کنی ولی نخونی ، ولی خودت نخوای ، به هیچ جا نمی رسی . بابا به خدا فرقی نمیکنه که چه کتابی بخونی یا اینکه کلاس کی بری! هیچ فرقی نمی کنه که کدوم دانشگاه یا کدوم رشته درس میخونی یا خوندی. مهم ، خود خودتی! اصلا مهم نیست که شهرستانی یا تهران ، تا حالا درسخون بودی یا تنبل . مهم اینه که الان میخوای ! بذار خیالتو راحت کنم ! اگه مثل من ، رییس اتحادیه تنبلان تن پرور ایران هم که باشی! اگه بخوای و اراده کنی، هر چیزی ممکنه! مهم اینه که جرات داشته باشی و شروع کنی، تلاش کنی و شکست بخوری(مثل پارسال من) ولی در تلاش کردن شکست نخوری!(مثل امسال من)

همیشه برات بهترینها رو خوستم ، در هر شرایطی و به هر نحوی ، وقتی غریبه ها اینگونه به تو ایمان دارند، چگونه می تونی ناامید باشی دوست من؟!

همین حالا ، همین حالا برخیز! خاطرات زیادی دارم از فردایی که هیچ گاه نیامد. این خوش یمن ترین لحظه است برای کاری که یک عمر، عقب انداختی! 5 ثانیه مهلت داری تسلیم بشوی!!! سلاح منفی بافی را زمین بگذاری و اجازه دهی نهال اندیشه های مثبت در ذهنت جوانه بزند! 5ثانیه ات تمام شد!!!

خدا را در دلت احساس کن و قدم هایت را محکم تر از همیشه بردار. چرا که وقتی ایمان شکست می خورد ، ترس ، پیروزی اش را در وجودت جشن می گیرد !

به ندای درونت گوش بسپار! حرف هایش را جدی بگیر ! ایمان بیاور که این سرباز کوچک ، خواب اسطوره شدن دیده است!!

باید بدانی که اگر یک معلول ، قهرمان دو نشود ، مقصر خود اوست !

بیایید که از همین امروز از پرستوها یاد بگیریم که همواره به سمت بهار مهاجرت کنیم و بدانیم که سفری به طول هزار فرسنگ ، تنها ، با یک گام آغاز می شود !

و در انتها ، یک شعر زیبا ، تقدیم به شما

سرنوشت

تقصیر باد بود

بی موقع او وزید

شاید اگر بجای تیر

روز تولدم ، در ماه مهر بود

یا لااقل؛ بجای جمعه

در روز شنبه ای , حتی سه شنبه ای

شاید اگر که مادرم

پیشانی سیاه مرا خوب شسته بود

خوشبخت می شدم

تقصیر ابر بود

آن باد نارفیق ، که مخالف همی وزید

از دست جور آن مه و خورشید زیر ابر

لجبازی فلک ، که چرا نان ما نداد

شاید شباهت مرغک همسایه ام به غاز

کوتاهی پدر

اقبال کج مدار

شاید اگر که شانس ؛ آن قهر کرده ز من ؛ گیج  بی حواس

یکبار هم پلاک خانه ما را به یاد داشت

خوشبخت می شدم

تقصیر ما که نیست

از دست روزگار؛ که طالع ما را چنین نوشت…

دیگر گلایه بس

باید شروع کنم

دشوارتر قدم ؛ این اولین قدم

این راه باور خود ، راه نو شدن

با گام اولین آغاز می شود

باید شروع کنم

مکتوب   سرنوشت

باید  ز  سر  نوشت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *